میدانید که یک فناوری نوظهور زمانی واقعی میشود که شرکتهای بزرگ فناوری سعی در مالکیت آن داشته باشند. این همان چیزی است که Salesforce در تلاش است تا رهبری بازار عاملان هوش مصنوعی مستقل را به دست گیرد.
عوامل هوش مصنوعی سیستم های هوشمندی هستند که برای انجام وظایف به صورت مستقل طراحی شده اند. در رویداد سالانه Dreamforce، Salesforce AgentForce را معرفی کرد.
چرا یک مدیر عامل پرمشغله یک شرکت فناوری بزرگ جهانی چند میلیارد دلاری باید به LLM و مایکروسافت حمله کند؟
زیرا بنیوف می داند که عوامل هوش مصنوعی چقدر مهم هستند. این یعنی:
او میخواهد گفتگو درباره هوش مصنوعی را از LLMها دور کند و به سمت عوامل هوش مصنوعی سوق دهد.
او حمله مایکروسافت به عوامل هوش مصنوعی را یک تهدید می داند. اگر این کار را نمی کرد، اعلامیه مایکروسافت را نادیده می گرفت.
در انجام این کار، او بر اهمیت عوامل هوش مصنوعی تاکید کرد. و مایکروسافت را تقویت کرد.
بازار عوامل هوش مصنوعی مستقل رشد سریعی را تجربه می کند. انتظار میرود بازار عاملهای هوش مصنوعی از 5.1 میلیارد دلار در سال 2024 به 47.1 میلیارد دلار تا سال 2030 افزایش یابد که نشان دهنده نرخ رشد ترکیبی سالانه 44.8 درصد است . Salesforce بخشی از آن بازار را می خواهد.
اما اعداد کاملاً تأثیر بالقوه آنها را نشان نمی دهند. در واقع، عوامل هوش مصنوعی به موضوعی داغ تبدیل شده اند که نشان دهنده یک جهش قابل توجه در اکوسیستم هوش مصنوعی است. برخلاف سیستمهای هوش مصنوعی سنتی که به دستورات واکنش نشان میدهند، عوامل هوش مصنوعی میتوانند به طور فعال اهداف را دنبال کنند، از تجربیات خود بیاموزند و حتی با سایر عوامل و انسانها به روشهای پیچیده تعامل داشته باشند.
در نتیجه، عوامل هوش مصنوعی ممکن است کارهای پیش پا افتاده و خسته کننده ای را انجام دهند که مردم نمی خواهند انجام دهند - مانند ورود داده ها، مدیریت تقویم ها، ایجاد خودکار گزارش ها و بسیاری موارد دیگر. به عبارت دیگر، آنچه هوش مصنوعی در تمام طول این مدت وعده داده است.
این خودمختاری هم هیجان و هم دلهره را برانگیخته است.
Jeremiah Owyang، سرمایه گذار خطرپذیر، حدس زده است که عوامل هوش مصنوعی این کار را انجام خواهند داد
گارتنر "هوش مصنوعی عاملی" را به عنوان یک روند فناوری برتر برای سال 2025 شناسایی کرده است و بر پتانسیل آن برای تغییر عملیات سازمانی تاکید دارد. گارتنر پیشبینی میکند که تا سال 2028، 33 درصد از برنامههای نرمافزاری سازمانی شامل هوش مصنوعی عاملی میشوند که این امکان را فراهم میکند تا 15 درصد از تصمیمات کاری روزانه بهطور مستقل گرفته شود. با این حال، گارتنر در مورد نیاز به حاکمیت برای جلوگیری از خطراتی مانند سوگیری و مسائل مربوط به حریم خصوصی هشدار می دهد. گارتنر بر اهمیت ایجاد نردههای محافظ برای اطمینان از همسویی هوش مصنوعی با ارزشها و نیات انسانی تأکید میکند.
این ما را به مارک بنیوف بازمی گرداند. برگ های چای را خوانده است. او عوامل مستقل را آینده می بیند و بر این اساس شرط بندی کرده است. Salesforce خود را در آن جاسازی کرده است
آیا نیاز به خودکارسازی وظایف معمول مانند پاسخ به سؤالات مشتری، واجد شرایط بودن سرنخ های فروش و بهینه سازی کمپین های بازاریابی دارید؟ هی، یک عامل برای آن وجود دارد - AgentForce. آیا به روش کارآمدتری برای دریافت اطلاعات مبتنی بر داده از Salesforce نیاز دارید؟ خوب، AgentForce از موتور استدلال اطلس برای تجزیه و تحلیل داده ها، تصمیم گیری و اجرای وظایف به طور مستقل استفاده می کند.
مایکروسافت همه اینها را به صورت نشسته نمی پذیرد. در 21 اکتبر، مایکروسافت
در اینجا روش هولناکی است که مایکروسافت در وبلاگ خود درباره تأثیر بالقوه عوامل هوش مصنوعی توضیح داده است:
Copilot دستیار هوش مصنوعی شما است - برای شما کار می کند - و Copilot Studio به شما امکان می دهد تا به راحتی عواملی را ایجاد کنید، مدیریت کنید و به Copilot متصل کنید. عوامل را به عنوان برنامه های جدید برای دنیایی با هوش مصنوعی در نظر بگیرید. هر سازمانی مجموعهای از عوامل خواهد داشت - از سریع و پاسخ ساده تا کاملاً مستقل. آنها به نمایندگی از یک فرد، تیم یا عملکرد برای اجرا و هماهنگ کردن فرآیند کسب و کار کار خواهند کرد. Copilot نحوه تعامل شما با این نمایندگان است و آنها همه چیز را از سرعت بخشیدن به تولید سرنخ و پردازش سفارشات فروش گرفته تا خودکار کردن زنجیره تامین شما انجام خواهند داد.
در واقع، مایکروسافت در حال جنگ با اسب تروجان خود است: 60 درصد از Fortune 500 از Microsoft 365 Copilot (به ازای هر مایکروسافت) استفاده می کنند.
مدیر عامل مایکروسافت از جنگ لفظی با بنیوف اجتناب کرده است. در عوض، او به جارد اسپاتارو برای پاسخ دادن به اظهارات ناپسند بنیوف تکیه کرده است.
من نمی دانم جنگ بین سیلزفورس و مایکروسافت چگونه رقم خواهد خورد. با این حال، من معتقدم بنیوف اشتباه می کند که به برنامه های هوش مصنوعی مبتنی بر LLM که بر اساس درخواست های انسانی هستند حمله می کند. ChatGPT تنها دو سال است که در بازار وجود دارد، و در حال حاضر محصولات تولیدکننده هوش مصنوعی مبتنی بر LLM در حال تغییر زندگی ما هستند. علاوه بر این، ما هنوز در روزهای اولیه کسبوکارهایی هستیم که مدلهای هوش مصنوعی تولیدی خود را بر اساس دادههای خصوصی توسعه میدهند.
دو صنعتی را در نظر بگیرید که همه ما را تحت تأثیر قرار می دهند: خدمات مالی و مراقبت های بهداشتی.
مثالهای بالا نشان میدهند که چگونه فناوری جهان را تغییر میدهد: یک کار در یک زمان. گاهی به روش های قابل مشاهده. اغلب در پشت صحنه.
بنیوف درست است که شرکت های فناوری را برای بهبود مدل های هوش مصنوعی مبتنی بر LLM تحت فشار قرار می دهد. آنها اشتباه می کنند و در مورد مسائلی مانند تعصب و کپی رایت فکری با انتقاد روبرو می شوند. اما از سوی دیگر، عوامل هوش مصنوعی نیز همینطور هستند. آموزش صحیح آنها و نگه داشتن انسانها برای تصحیح خطاها و جلوگیری از تعصب حیاتی است. اما او این واقعیت را نادیده می گیرد که LLM ها از اشتباهات خود درس می گیرند. بهبود می یابند. به سرعت. در هر صورت، تأثیر آنچه که LLM میتواند انجام دهد و انجام خواهد داد، نادیده گرفته میشود.