صداها ("موسیقی") و تصاویر ("هنر") تا حدودی توسط GenAI فتح شده اند. ایجاد شیب که " به اندازه کافی نزدیک " به چیز واقعی باشد هرگز آسان تر نبوده است. خلاقان توجه کرده اند و 73 درصد از آنها اکنون معتقدند که هوش مصنوعی به طور قابل توجهی بر صنعت آنها تأثیر می گذارد .
مد تا کنون تا حدودی از این گفتگوها جدا شده است. مطمئناً، این بخش خلاقانه است، اما همچنین دارای زرق و برق است... و انحصاری خاصی که باعث میشود فراوانی بینهایت هوش مصنوعی در مقایسه با آن بسیار زیبا به نظر برسد.
اما روزگار در حال تغییر است و حتی میلانیها اکنون میپرسند که آیا ماشینها میتوانند آن گونه از آثار فرهنگی را که طراحان لوکس عمر خود صرف ساختن آن کردهاند، بسازند.
سه محقق - Page Moreau از دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، امانوئلا پراندلی از دانشگاه بوکنی و مارتین شرایر از WU وین - اخیراً با یک مقاله تحقیقاتی با عنوان " هوش مصنوعی مولد و طراحی مشترک در لوکس جدید" پیچیدگی را به این بحث اضافه کردند. توسعه محصول: قدرت ایده های دور ریخته شده ”
تحقیقات آنها به بررسی این موضوع میپردازد که آیا هوش مصنوعی مولد میتواند با طراحان انسانی در زمینه مد لوکس رقابت کند یا نه و چگونه مصرفکنندگان ممکن است نسبت به شیکهای ماشینی واکنش نشان دهند.
محققان با AwayToMars ، Missoni و IBM Watson همکاری کردند تا تیشرتهایی را بسازند که توسط طراحان انسانی یا هوش مصنوعی طراحی شدهاند. هوش مصنوعی، IBM Watson، بر روی طرحهایی که قبلاً توسط AWTM کنار گذاشته شده بود، آموزش دید و با استفاده از یادگیری ماشینی، ایدههای طراحی جدیدی را بر اساس ویژگیها و الگوهای تکرارشونده ایجاد کرد. آنها یک آزمایش کنترل شده با بیش از 1000 شرکت کننده انجام دادند و داده های فروش واقعی تی شرت ها را در طول 20 هفته تجزیه و تحلیل کردند.
نتایج؟ مصرف کنندگان تی شرت های طراحی شده با هوش مصنوعی را ترجیح می دهند - اما فقط در صورتی که ندانند که توسط هوش مصنوعی طراحی شده اند . وقتی منبع فاش شد، شور و شوق مصرف کننده کاهش یافت. دادههای فروش نشان میدهد که پیراهنهای طراحیشده با هوش مصنوعی در مقایسه با پیراهنهای طراحیشده توسط انسان، ۱۲۷ درصد افزایش یافته است.
به نظر می رسد، زمانی که مد بدون سلب مسئولیت فروخته می شود، هوش مصنوعی ممکن است نگاه بهتری به لبه برش داشته باشد.
این چیزهای زیادی برای پذیرش است. به اندازه ای است که مدیران مد را دچار سرگیجه کند. در حالی که آنها یاتاقان خود را دریافت می کنند، چند چیز وجود دارد که جامعه مد می تواند برای آنها تلاش کند.
شفافیت بسیار مهم است. مصرف کنندگان باید بدانند که آیا یک آیتم توسط هوش مصنوعی طراحی شده است، حتی اگر بر درک آنها تأثیر منفی بگذارد. اگر 44 درصد از شرکتکنندگان در صورت اطلاع از مد طراحی شده با هوش مصنوعی خوششان نمیآمد، برندها باید با این بیاعتمادی رو در رو مقابله کنند تا از واکنشهای منفی جلوگیری کنند. "بیزاری از هوش مصنوعی" ( همانطور که مطالعه دیگری آن را نامیده است ) نشان می دهد که شفافیت ضروری است اما باید با احتیاط رفتار شود.
برندها ممکن است بخواهند نقش هوش مصنوعی را با تمرکز بر کارایی، پایداری یا خلق مشترک برای کاهش ادراکات منفی، در یک نور مثبت چارچوب بندی کنند.
من مطمئن هستم که طرحهای هوش مصنوعی حاصل از این مطالعه میتوانستند توسط طراحان بررسی و بهبود یابند. اجازه دادن به طراحان برای هدایت خروجی های هوش مصنوعی می تواند "لمس تجملی" را که مشتریان با خلاقیت انسانی مرتبط می کنند حفظ کند و در عین حال از کارایی هوش مصنوعی بهره مند شود. این حتی ممکن است منجر به حاشیه های بهتر و شاید (؟) پرداخت بهتر برای صنعتگرانی شود که مطمئناً شایسته آن هستند.
این شامل ایجاد استانداردهایی برای اینکه چه داده های آموزشی استفاده می شود ... و چه داده هایی را نمی توان / نباید استفاده کرد. هوش مصنوعی در صنایع خلاق اغلب به مجموعه داده های عظیمی متکی است که برخی از آنها غیراخلاقی هستند. حصول اطمینان از آموزش اخلاقی هوش مصنوعی بر روی داده های دارای مجوز یا داوطلبانه، کلید جلب اعتماد مصرف کننده است. هیچ چیز مانند اخلاق نمی گوید تجمل ... درست است؟ درسته؟
برندها باید در آموزش مصرفکنندگان در مورد نقاط قوت هوش مصنوعی برای طراحی سرمایهگذاری کنند - از جمله پایداری و کارایی، جایی که الگوریتمها احتمالاً در موقعیت مناسبی برای تأثیرگذاری قرار دارند. برجسته کردن نحوه استفاده خلاقانه از مواد دور ریخته شده توسط هوش مصنوعی، همانطور که در Missoni مشاهده شد، می تواند به طور مثبتی احساسات مصرف کننده را تغییر دهد.
در حالی که مطالعه مورئو ، پراندلی و شرایر بینش های جالبی را به نمایش می گذارد، اما بدون نقص نیست. برای یک، همه شرکتکنندگان دانشآموزان مدرسه بازرگانی بودند - که به سختی نماینده مصرفکنندههای جهانی و متنوع مد لوکس هستند.
همچنین بررسی نکرد که آیا اگر هوش مصنوعی بهعنوان «دستیار» به جای «خالق» عرضه میشد، مشتریان طرحها را ترجیح میدادند یا خیر. علاوه بر این، این تحقیق تنها هویت بصری را مورد بررسی قرار داد و عناصر حسی دیگر مانند بافت پارچه و صنایع دستی را که در مد لوکس بسیار مهم هستند، نادیده گرفت.
برای تحقیقات آینده، من دوست دارم ببینم که هوش مصنوعی در هنگام ایجاد تکههای شیک مد به جای تیشرتهای ساده، چگونه عمل میکند. چگونه از زیباییشناسی آوانگارد یا تفاوتهای فرهنگی در حال تحول عبور میکند؟ احتمالا خیلی خوب نیست.
هوش مصنوعی مولد در مد لوکس مانند یک پارچه جدید جسورانه است. چیزی که می تواند خیره کننده باشد، اما در عین حال تحت نظارت دقیق از بین برود. اگر با احتیاط رفتار شود، هوش مصنوعی میتواند جرقهای از نوآوری بسیار مورد نیاز را ارائه دهد و در عین حال مرزهای طراحی را جابجا کند.
نکته کلیدی در ادغام دقیق، شفافیت و همکاری با کارشناسان انسانی نهفته است. آینده ای که در آن هوش مصنوعی به جای جایگزینی، خلاقیت انسان را تکمیل کند، نه تنها مطلوب است... بلکه ممکن است تنها راه ما برای نجات روح تجمل باشد.
موفق باشید آنجا