بلاک چین ها و دیگر ساختارهای فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT) به هم متصل نیستند، که ممکن است برخی از عملکردها را برای کاربران نهایی مختل کند. غیرممکن است که فقط از ویژگی ها و نشانه های یک زنجیره خاص در دیگری استفاده کنید، نه بدون یک سیستم اضافی در وسط یا تغییرات بسیار بزرگ و مخاطره آمیز. به همین دلیل زنجیره های جانبی ایجاد شد.
زنجیره های جانبی زنجیره های جداگانه ای هستند که به یک اصلی (مانند بیت کوین یا Obyte) متصل هستند که به کاربران خود اجازه می دهند دارایی ها و داده ها را به عقب و جلو انتقال دهند. یک زنجیره جانبی را بهعنوان یک مسیر متصل اما عمدتاً مستقل که در کنار زنجیره اصلی اجرا میشود، در نظر بگیرید، که به آن امکان میدهد ویژگیهای مختلف - مانند تراکنشهای سریعتر یا کارمزدهای کمتر - را بدون تأثیر بر عملکرد یا قوانین زنجیره اصلی آزمایش کند. به این ترتیب، زنجیرههای جانبی میتوانند قابلیتهای جدیدی را اضافه کنند و بدون تغییر خود زنجیره اصلی، مقیاسبندی را بهبود بخشند.
از سوی دیگر، هیچ "انتقال" واقعی اتفاق نمی افتد. در عوض، داراییهای زنجیره اصلی در یک قرارداد هوشمند یا آدرس خاص قفل میشوند و بهطور موقت در دسترس نیستند. در پاسخ، مقدار معادلی از دارایی ها باز شده یا در زنجیره جانبی ایجاد می شود، جایی که در دسترس کاربران قرار می گیرد. عکس آن هنگام جابجایی دارایی ها به عقب اتفاق می افتد: آنها در زنجیره جانبی از بین می روند و دارایی های اصلی در زنجیره اصلی باز می شوند. این سیستم قفل و باز کردن قفل (که میخ دو طرفه نامیده می شود) عرضه کلی را ثابت نگه می دارد در حالی که امکان استفاده از دارایی ها در هر دو زنجیره را فراهم می کند.
داشتن یک مکانیسم اجماع مستقل به زنجیره های جانبی آزادی بیشتری برای آزمایش و نوآوری می دهد. به عنوان مثال، اگر یک زنجیره جانبی بخواهد یک بازار غیرمتمرکز را اداره کند، ممکن است از یک سیستم سریع و کم هزینه بهره مند شود، حتی اگر به معنای سطح امنیتی متفاوتی نسبت به زنجیره اصلی باشد. با تنظیم مدلهای اجماع، توسعهدهندگان میتوانند زنجیرههای جانبی را برای برآورده کردن دقیق نیازهای کاربران خود بهینه کنند و برنامههای رمزنگاری را در دسترستر و کارآمدتر کنند. این جداسازی همچنین به زنجیرههای جانبی اجازه میدهد تا از ویژگیهای جدید یا ارتقا سریعتر از زنجیرههای اصلی پشتیبانی کنند، که برای محافظت از امنیت محافظهکارانه هستند.
بنابراین زنجیرههای جانبی تعادل قدرتمندی را ارائه میدهند: آنها به یک زنجیره اصلی قابل اعتماد متصل میمانند و در عین حال به توسعهدهندگان آزادی ایجاد محیطهای تخصصی برای موارد استفاده مختلف را میدهند. نکته مهم این است که هرگونه مشکل امنیتی یا شکستی که در یک زنجیره جانبی رخ می دهد، در آن زنجیره جانبی وجود دارد و مستقیماً بر امنیت یا دارایی های زنجیره اصلی تأثیر نمی گذارد.
زنجیرههای جانبی طیف وسیعی از امکانات را در دنیای رمزنگاری باز میکنند، بهویژه وقتی صحبت از مقیاسپذیری و گسترش باشد.
یکی دیگر از استفاده های امیدوارکننده از زنجیره های جانبی، همکاری بین صنعتی است. صنایع مختلف، از مراقبت های بهداشتی گرفته تا مدیریت زنجیره تامین، نیاز به راه اندازی زنجیره خاصی برای رفع نیازهای نظارتی و عملیاتی منحصر به فرد خود دارند. زنجیرههای جانبی ساخت سیستمهای سفارشیسازیشدهای را ممکن میسازد که به شبکه بزرگتری متصل باقی میمانند، اما میتوانند بر اساس این نیازهای خاص تنظیم شوند. به عنوان مثال، یک زنجیره جانبی مبتنی بر مراقبتهای بهداشتی میتواند از حفظ حریم خصوصی دادهها و انطباق با مقررات اطمینان حاصل کند، در حالی که همچنان با شبکه اصلی گستردهتر برای ذخیرهسازی ایمن و غیرمتمرکز ادغام میشود.
در نهایت، برنامه های کاربردی متمرکز بر حریم خصوصی به طور فزاینده ای از زنجیره های جانبی برای ایمن نگه داشتن اطلاعات حساس بدون قربانی کردن مزایای فناوری غیرمتمرکز استفاده می کنند. تراکنش ها را می توان در زنجیره جانبی با پروتکل های حفظ حریم خصوصی پیشرفته پردازش کرد و فقط داده های ضروری و غیر حساس را می توان با زنجیره اصلی همگام سازی کرد. این امر زنجیرههای جانبی را برای برنامههایی مانند تجارت مالی و قراردادهای خصوصی ارزشمند میسازد، جایی که محرمانگی مهم است اما شفافیت همچنان ضروری است.
آخرین نسخه Obyte
تصویر برداری ویژه توسط تمام برداری /