paint-brush
هوش مصنوعی روزنامه نگاری، آموزش و خلاقیت را می خوردتوسط@docligot
4,468 قرائت
4,468 قرائت

هوش مصنوعی روزنامه نگاری، آموزش و خلاقیت را می خورد

توسط Dominic Ligot5m2024/10/28
Read on Terminal Reader

خیلی طولانی؛ خواندن

هوش مصنوعی روزنامه نگاری، آموزش و خلاقیت را می خورد
featured image - هوش مصنوعی روزنامه نگاری، آموزش و خلاقیت را می خورد
Dominic Ligot HackerNoon profile picture
0-item

روزنامه نگاری، آموزش، و زمینه های خلاق در آستانه بلعیده شدن توسط هوش مصنوعی هستند. ممکن است به زودی پرده بر روی این صنایع که ما آنها را می شناسیم فرود بیاید، زیرا اتوماسیون نه تنها مشاغل بلکه یکپارچگی این حرفه ها را تهدید می کند.

اضافه بار اطلاعات نادرست

توانایی هوش مصنوعی برای تولید محتوای واقعی و در عین حال نادرست قبلاً به عنوان یک تهدید بزرگ ثابت شده است. در روزنامه‌نگاری، که اعتماد زیربنای این حرفه است، دروغ‌های عمیق و مقالات خبری ساختگی می‌توانند به راحتی با گزارش‌های قانونی اشتباه گرفته شوند. در حالی که اطلاعات نادرست پدیده جدیدی نیست، هوش مصنوعی آن را افزایش می دهد و طوفانی از دروغ را ایجاد می کند که حتی باتجربه ترین خبرنگاران نیز ممکن است برای مقابله با آن تلاش کنند. مرز بین واقعیت و ساختگی به طرز خطرناکی در حال نازک شدن است و با از بین رفتن اعتماد به رسانه ها، ممکن است پایه های روزنامه نگاری فرو بریزد.


به طور مشابه، در آموزش، دانش آموزان و معلمان به طور یکسان در معرض فریب محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی هستند که منابع معتبر را تقلید می کند . هوش مصنوعی می‌تواند مقاله‌ها، تکالیف و حتی کل طرح‌های درس را با چنان صیقلی تولید کند که در نگاه اول معتبر به نظر برسند. اما در زیر سطح، بسیاری از این محتوا فاقد عمق و دقت است، و باعث می‌شود که مربیان برای پرورش تفکر انتقادی در دنیایی مملو از خلاقیت‌های توخالی هوش مصنوعی، در نبردی دشوار بجنگند.

جابجایی شغلی در عصر اتوماسیون

وعده هوش مصنوعی در کارایی آن نهفته است. در اتاق‌های خبر و کلاس‌های درس در سراسر جهان، این کارآیی در حال تبدیل شدن به یک شمشیر دولبه است. چرا به روزنامه نگاران برای نوشتن داستان های خبری اساسی پرداخت می شود، در حالی که هوش مصنوعی می تواند در چند ثانیه مقالاتی را با کسری از هزینه تولید کند ؟ اتوماسیون تولید محتوا خطر به حاشیه راندن نویسندگان انسانی را به همراه دارد و آنها را به سمت حواشی صنعتی سوق می دهد که زمانی بر آن تسلط داشتند.


در آموزش و پرورش، پلتفرم‌های تدریس خصوصی، درجه‌بندی و تولید محتوا مبتنی بر هوش مصنوعی در حال گسترش هستند و معلمان را در نقش‌های خاصی بی‌کار می‌کنند. در حالی که این ابزارها ممکن است راه‌حل‌های سریعی را برای کمبود نیروی کار یا اندازه کلاس‌های بزرگ ارائه دهند، اما خطر از بین بردن خود حرفه معلمی را نیز دارند. اگر برای تدریس بیش از حد به هوش مصنوعی تکیه کنیم، آیا در نهایت به دانش‌آموزانی خواهیم رسید که فقط می‌دانند چگونه از منطق یک ماشین پیروی کنند تا اینکه برای خودشان انتقادی فکر کنند؟


زمینه های خلاق نیز با آینده ای تلخ روبرو هستند. هوش مصنوعی اکنون می تواند موسیقی بسازد، هنر تولید کند و حتی اسکریپت بنویسد . چه اتفاقی برای طراحان گرافیک، نوازندگان و نویسندگانی می‌افتد که قبلاً به دلیل اصالت و مهارت‌شان به دنبال آن بودند؟ از آنجایی که محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی در بازار هجوم می‌آورد، سازندگان انسانی در معرض خطر کنار گذاشته شدن و قرار گرفتن در نقش‌های خاص قرار می‌گیرند در حالی که الگوریتم‌ها جریان اصلی را در اختیار می‌گیرند.

فرسایش کیفیت

یکی دیگر از جنبه های کمتر قابل مشاهده و در عین حال موذیانه در ظهور هوش مصنوعی وجود دارد: فرسایش کیفیت و یکپارچگی خلاقانه . روزنامه‌نگاری، در بهترین حالت خود، شامل نکات ظریف، تحقیق و داستان‌سرایی می‌شود – ویژگی‌هایی که با استفاده از هوش مصنوعی برای تولید مقالات فرمولی از بین می‌روند. مطمئناً هوش مصنوعی می‌تواند جملات گرامری درستی بنویسد، اما آیا می‌تواند یک گزارش تحقیقی ایجاد کند که مسیر یک رسوایی سیاسی را تغییر دهد؟ آیا می تواند حقایق پنهان را کشف کند یا زمینه ای برای مسائل پیچیده جهانی فراهم کند؟ پاسخ، در حال حاضر، خیر است.


در آموزش، استفاده از مقالات و تکالیف تولید شده توسط هوش مصنوعی می تواند نسلی از دانش آموزان ایجاد کند که به طور کامل با مطالب درگیر نیستند. اگر دانش‌آموزان یاد بگیرند که برای انجام تفکر برای آنها به هوش مصنوعی تکیه کنند، هدف آموزش - پرورش تحقیق انتقادی - می‌تواند به طور مهلکی تضعیف شود . بعلاوه، اگر خود معلمان برای ایجاد طرح های درسی به شدت به هوش مصنوعی تکیه کنند، ممکن است کیفیت آموزش به ارائه محتوای بیسکویت و بدون مشارکت فکری واقعی تنزل یابد.


برای خلاقان، خطر به همان اندازه واقعی است. هنر، موسیقی و نویسندگی عباراتی عمیقاً انسانی هستند که توسط احساسات، تجربه و دیدگاه‌های منحصربه‌فرد هدایت می‌شوند. هوش مصنوعی فاقد این ویژگی ها است. در حالی که هوش مصنوعی می‌تواند سبک‌ها را تقلید کند و آثار فنی حرفه‌ای خلق کند، نمی‌تواند جایگزین روح انسانی پشت آن‌ها شود . اگر هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی به یک هنجار تبدیل شود، ممکن است در دنیایی زندگی کنیم که در آن اصالت و اصالت قربانی راحتی است.

مالکیت فکری و اخلاق خلقت

فراتر از موضوع کیفیت، باتلاق اخلاقی مالکیت معنوی است. مدل‌های هوش مصنوعی از حجم وسیعی از داده‌ها یاد می‌گیرند، و اغلب محتوا را از اینترنت بدون ذکر منبع درست می‌کشند . روزنامه‌نگاران، مربیان و هنرمندانی که عمر خود را صرف ارتقای هنر خود کرده‌اند، اکنون می‌بینند که کارشان توسط ماشین‌ها تغییر کاربری داده می‌شود، بدون اینکه جبران یا به رسمیت شناخته شود.


در روزنامه‌نگاری، توانایی هوش مصنوعی در خراش دادن و بازگرداندن محتوا، نگرانی‌هایی را در مورد سرقت ادبی ایجاد می‌کند، در حالی که در آموزش، دانش‌آموزان می‌توانند ناخواسته مقاله‌های تولید شده توسط هوش مصنوعی حاوی مطالب دارای حق چاپ را ارسال کنند که منجر به درگیری‌های قانونی می‌شود. سازندگان در هنر با حمله مستقیم تری روبرو هستند، زیرا سیستم های هوش مصنوعی آموزش دیده بر روی کارشان می توانند سبک هایی را بازتولید کنند که به طور مسلم متعلق به آنهاست، اما هیچ چارچوب قانونی برای محافظت از این سازندگان در برابر چنین بهره برداری وجود ندارد.

معضل وابستگی

شاید بزرگترین خطر درازمدت ، وابستگی باشد که هوش مصنوعی مولد آن را تقویت می کند . هرچه بیشتر به هوش مصنوعی برای تولید اخبار، آموزش دانش‌آموزان و خلق هنر متکی باشیم، بیشتر در خطر از دست دادن مهارت‌هایی هستیم که ما را انسان می‌سازد. روزنامه‌نگارانی که زمانی به توانایی خود در کشف داستان‌های پنهان افتخار می‌کردند، ممکن است قدرت تحقیق خود را از دست بدهند. دانش آموزان ممکن است برای پاسخ های سریع از یادگیری عمیق صرف نظر کنند. خلاقان ممکن است انگیزه ای را که آنها را به نوآوری سوق می دهد از دست بدهند.


هنگامی که این مهارت ها فرسوده شدند، آیا می توان آنها را به طور کامل بازیابی کرد؟ اگر به نقطه‌ای برسیم که متفکران و خالقان انتقادی جامعه با الگوریتم‌ها جایگزین شوند، ممکن است دریابیم که ما بیش از شغل‌ها را قربانی کرده‌ایم – ما نبوغ انسانی، خلاقیت، و شاید خطرناک‌تر از همه، توانایی‌مان برای زیر سوال بردن جهان را قربانی کرده‌ایم. اطراف ما

فراخوانی برای احتیاط

هوش مصنوعی مولد از بین نمی رود. قدرتمند، کارآمد و بالقوه انقلابی است. اما، مانند همه فن آوری های مخرب، باید با دقت مدیریت شود. اگر برای حفاظت از حرفه های روزنامه نگاری، آموزش و هنرهای خلاقانه اقدامات لازم را انجام ندهیم، در خطر از دست دادن آنها در برابر ماشین هایی هستیم که با وجود همه توانایی هایشان، نمی توانند جایگزین ویژگی های انسانی شوند که این رشته ها را برای جامعه ما حیاتی می کند.


ممکن است پرده آماده سقوط باشد، اما لازم نیست. مقررات متفکرانه، چارچوب‌های اخلاقی، و تعهد مجدد به مهارت و خلاقیت انسانی می‌تواند تضمین کند که هوش مصنوعی ابزاری برای بهبود است، نه پیش‌گوی پایان. با این حال، در حال حاضر، آینده تیره و تار به نظر می رسد، و اگر امیدواریم روایت را تغییر دهیم، باید سریع عمل کنیم.


درباره من: کهنه سرباز 25 ساله فناوری اطلاعات، ترکیبی از داده ها، هوش مصنوعی، مدیریت ریسک، استراتژی و آموزش. برنده 4 برابر هکاتون و تأثیر اجتماعی از طرف مدافع داده. در حال حاضر برای راه اندازی نیروی کار هوش مصنوعی در فیلیپین کار می کنیم. در اینجا درباره من بیشتر بیاموزید: https://docligot.com

L O A D I N G
. . . comments & more!

About Author

Dominic Ligot HackerNoon profile picture
Dominic Ligot@docligot
Technologist, Social Impact, Data Ethics, AI

برچسب ها را آویزان کنید

این مقاله در ارائه شده است...